کد مطلب:315334 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:195

زندگی شما با خطر مرگ رو به روست
2- حاج جواد زرگر گوید:

در بغداد رفیقی داشتم اما از صابئه (یعنی صبی مسلك). هنگامی كه به بغداد رفتم به محل كارش - كه در خیابان نهر می باشد و بسیاری از زرگرهای صبی



[ صفحه 639]



مسلك در آنجا هستند - رفتم و با هم غذا خوردیم.

روزی با من تماس گرفت و گفت: حاج جواد ان شاء الله! فردا به كربلا می آیم و نزد تو غذا خواهم خورد. من لوازم پذیرایی را آماده كردم. او قبل از ظهر رسید و به منزل رفتیم. غذا میل نمود و مقداری استراحت كرد. پس از آن گفت: آقای حاج جواد می خواهم با هم به زیارت حضرت عباس علیه السلام برویم.

من با شنیدن این حرف خود را آماده نمودم و به اتفاق هم به مرقد مطهر حضرت عباس علیه السلام رفتیم. سپس به منزل برگشتیم و او خواست به شهر خود برگردد. هر چه خواستم كه او را قانع كنم كه بماند قبول نكرد. او را به گاراژ (ترمینال) رساندم و خودم به خانه برگشتم. در این فكر بودم كه این زرگر صبی مسلك به چه سبب به زیارت حضرت عباس علیه السلام آمد.

بعد از یك هفته به بغداد آمدم و به سراغ رفیقم یعنی همان مرد صبی رفتم. تا در مورد زیارتش سؤال نمایم. پس از چند لحظه نشستن در مغازه اش، گفت: چرا نمی پرسی كه چرا به زیارت حضرت عباس علیه السلام آمده ام؟

گفتم: دین من و دین شما قائل به وجود خداوند علی قدیر است و خداوند اولیای صالحین دارد و حضرت عباس علیه السلام یكی از صالحان و اولیا می باشد.

گفت: صحیح است، ولی سبب زیارتم این است كه به ناراحتی قلبی خیلی شدید مبتلا شدم. به بیمارستان منتقل شدم و پس از آزمایش كامل پزشكان متخصص گفتند: زندگی شما با خطر مرگ روبه رو است.

یادم آمد از این كه هنگامی كه شما از همه جا مأیوس می شدی طلب شفا از خداوند به واسطه ی حضرت عباس علیه السلام می نمودی و خداوند دعایتان را مستجاب می نمود.

من هم همان را گفتم كه شما می گفتید و آنچه كه شما انجام می دادی من هم



[ صفحه 640]



انجام دادم. پزشكان دوباره مرا آزمایش كردند و بهبودی مرا دیدند تا روز چهارم گفتند: سلامتی خود را بازیافتی و می توانی بیمارستان را ترك كنی و به سر كار بروی.

بالاخره از بیمارستان مرخص شدم و فقط یك روز در خانه ماندم و سر كار و شغل خود رفتم. همین كه احساس راحتی نمودم، به زیارت حضرت عباس علیه السلام آمدم تا از عنایتش كه مرا از خطر مرگ نجات داد، تشكر نمایم. و این به بركت توسل به آن بزرگوار كرامتی از جانب خداوند متعال بود.



[ صفحه 643]